پاسخ :

نخست: ذکر دو نکته به عنوان مقدمه لازم و ضروری است: 
1. حضرت مسیح ـ علیه السّلام ـ پیامبر الهی بوده است و در دوران رسالتش به پیروانش کمک و یاری می‌کرد و بیماران را شفا می‌داد.[1] بعد از عروج او به آسمان،[2] مسیحیان درباره عیسی بن مریم ـ علیه السّلام ـ ، عقیدة دیگری پیدا کردند که قرآن کریم در آیاتی عقیدة آنان را مطرح کرده و به نقد آنها پرداخته است.[3] 
2. تمام شرایع آسمانی لباسهای مختلف بر اندام دین واحد (توحید) بوده و خدا جز یک دین، دین دیگری را تشریع نکرده است. البته مقصود این نیست که تمام ادیان آسمانی در هر زمانی شایستگی پیروی دارند، بلکه با اعتراف به وحدت دین، یادآور می‌شویم که شرایع کاملاً مختلف بودند و شرایع سماوی متناسب با استعدادها و شایستگی‌های امتها در ادوار مختلف تاریخ تنظیم و تشریع شده‌اند و در حقیقت هر یک از این شرایع کلاسهایی بوده است که می‌بایست بشر، برای تکامل خود در آنها آموزش ببیند و آخرین کلاس برای آخرین امت همان شریعتی است که به وسیلة پیامبر گرامی عرضه شده است. 
حال باید گفت: پیروان حضرت مسیح که قایل به رسالت پیامبر اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ نیستند و حضرت مسیح را آخرین پیامبر خدا می‌دانند، در حالی که مسیح پیامبر بعد از خویش را معرفی کرده و نام او را بیان نموده است. قرآن می‌فرماید: «به یادآور زمانی را که عیسی فرزند مریم به بنی اسراییل گفت: من فرستادة خدا به سوی شما هستم، تصدیق کنندة توراتی هستم که پیش روی من قرار دارد و بشارت دهنده‌ام به پیامبری که پس از من می‌آید و نام او احمد ـ صلّی الله علیه و آله ـ است».[4] 
هر گاه یک چنین تنصیص بدون شک و تردید بر فردی منطبق گردد، حجت بر همگان تمام است و باید او را به عنوان پیامبر زمان خود بپذیرد که متأسفانه مسیحیان نپذیرفته است. 
با توجه به نکات که بیان شد که برخی از مسیحیان قابل به الوهیت مسیح هستند و برخی هم مسیح را آخرین پیامبر خدا می‌دانند و قایل به رسالت پیامبر خاتم ـ صلّی الله علیه و آله ـ نیستند، آیا حضرت مسیح، مسیحیان را در موقع گرفتاری کمک و یاری خواهد کرد یا خیر؟ هر چند به دلیل روشن در این باره دست نیافته‌ایم، امّا از باب توسل به انبیاء الهی برای رفع گرفتاری‌ها و آمرزش گناهان و از باب این که خداوند فیاض مطلق و حضرت مسیح واسطة فیض بوده است، می‌گوییم که مسیحیان اگر جاهل قاصر باشند که روشن شدن حقایق برایش ممکن نیست، چنین اشخاصی را حضرت مسیح یاری خواهد کرد. امّا اگر جاهل مقصر باشند که روشن شدن حقایق برایش از طریقی ممکن است ولی برای دست یافتن به آن کوتاهی می‌کند، حضرت آنان را یاری نخواهد کرد. 
البته این نکته نیز قابل ذکر است که فعلاً حجت خدا در زمین امام زمان (عج) است که در میان مردم به سر می‌برد و مشکلات و گرفتاری را برطرف می‌سازد و مردم توانایی مشاهدة آن حضرت را ندارند؛ او در توقیعی که برای شیخ مفید(ره) صادر فرموده به این جهت اشاره کرده است: «ما اگر چه جایگزین شده‌ایم در مکانی که دور از مساکن ظالمین باشیم، بر حسب آن چه خداوند برای ما و شیعیان ما، صلاح در این دیده تا مادامی که دولت دنیا، برای فاسقین باشد. لیکن مع الوصف علم ما به احوال شما احاطه دارد و چیزی از اخبار شما از ما مخفی نیست ما اهمال نمی‌کنیم در مراعات شما و نه فراموش می‌کنیم یاد شما را و اگر نه این بود، بلاها و شداید بر شما نازل می‌شد و دشمنان شما را درهم می‌شکستند و نابود می‌کردند، پس بپرهیزید خدای جل جلاله را و ما را یاری و کمک کنید بر دستگیری خودتان».[5] 
اکنون که روشن شد حضرت مسیح حیّ و زنده است پیروان خویش را اگر جاهل و قاصر باشد یاری می‌کند، به جواب بخش دوم پرسش می‌پردازیم و می‌گوئیم که تفاوت عیسی بن مریم ـ علیه السّلام ـ با خضر نبی ـ علیه السّلام ـ و امام زمان (عج) در این است که حضرت مسیح رسول و نبی می‌باشد امّا حضرت خضر فقط نبی است نه رسول. امام زمان نه نبی است و نه رسول بلکه امام معصوم است. 
فرق بین نبی و رسول این است که نبی از «نبأ» به معنی خبر مشتق شده و به کسی گفته می‌شود که از جهان بالا خواه از طریق رؤیا و یا از طریق دیگر وحی دریافت کند. البته نبی هر انسانی گزارشگر و خبرگیری نیست بلکه گزارشگر اخبار مهم سماوی است که از جانب خدا به او ابلاغ می‌گردد و خضر نبی نیز چنین است. 
رسول از رسالت مشتق گردیده است (رسول که ارتباط با وحی تشریعی دارد) انسان آگاه و مطلع از اخبار سماوی است که مأمور است آن چه را دریافت کرده ابلاغ نماید و جامه عمل بپوشاند. مانند حضرت عیسی ـ علیه السّلام ـ که هم اخبار مهم سماوی را دریافت می‌کرده و هم مأمور به تبلیغ آن بوده است.[6] 
بنابراین نبی کسی است که اخبار مهم سماوی را دریافت می‌کند و مأموری به تبلیغ آن نیست. رسول با این که اخبار غیب را دریافت می‌کند مأمور به تبلیغ آن نیز می‌باشد. امام زمان چنان که بیان شد نه نبی است و نه رسول بلکه امام معصوم و از جانشینان رسول خاتم ـ صلّی الله علیه و آله ـ است. 
تفاوت دیگر این است که حضرت عیسی بن مریم ـ علیه السّلام ـ را خداوند در آسمان برده است که در هنگام ظهور امام زمان (عج) به زمین فرود می‌آید و پشت سر حضرت نماز می‌خواند. حضرت خضر نبی ـ علیه السّلام ـ و امام زمان (عج) فعلاً در زمین و در میان مردم به سر می‌برند و در موقع گرفتاری یاری می‌کنند ولی از دیدگان مردم غایب هستند. 
منابع برای مطالعه بیشتر: 
1. ادیان بزرگ جهان، تألیف حسین توفیقی، چ پنجم، 1381، ص 114 تا آخر کتاب. 
2. منشور جاوید، تألیف آیت الله سبحانی، ج 12، از ص 353 به بعد.

[1] . حسین توفیقی، ادیان بزرگ جهان، سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاه‌ها (سمت) و مؤسسه فرهنگی طه و مرکز جهانی علوم اسلامی، چ پنجم، تابستان 81، ص 114. 
[2] . بل رفعه الله إلیه و کان اللهُ عزیزاً حکیما؛ نساء 158. 
[3] . آل عمران، 59، 79 تا 80 و 64؛ نساء، 171؛ مائده، 17، 72 و 73 و 75؛ توبه: 30 ـ 31؛ مریم، 34 ـ 36، فرقان، 2. 
[4] . صف، 6. 
[5] . الهیئة العلمیه فی مؤسسه المعارف الاسلامیه، معجم احادیث الامام المهدی، نشر مؤسسه المعارف الاسلامیة، المطبعة بهمن، الطبعة الاولی، 1411، ج 4، ص 460، چ 1420. 
[6] . آیت الله سبحانی، منشور جاوید، (نشر مؤسسه امام صادق ـ علیه السّلام ـ، پاییز 1370، چ نمونه، قم)، ج 10، ص 266 ـ 267.

http://www.andisheqom.com/Files/faq.php?level=4&id=775&urlId=1019