یکی از شبهاتی که طی چند سال اخیر در مورد آن بحث های زیادی شده این است که بر چه اساسی گفته می شود راه نجات انسان، منحصر در دین اسلام است؟ و بر چه مبنایی سایر ادیان نمی توانند نقش دین اسلام را ایفا کنند و انسان را به سعادت برسانند؟
اصل این شبهه مانند موارد مشابه آن از مغرب زمین به کشور ما و سایر کشورهای اسلامی به سوغات آورده شده و دلایلی هم برای مطرح شدن و ترویج آن وجود داشته است.
از جمله دلایل ساده آن، این است که هنگامی که جوان یا نوجوانی مشاهده می کند که در عالم، ادیان متعدد و مختلفی وجود دارد و هر یک از آنها پیروان زیادی دارند که برای رواج دین خودشان تلاش های فراوانی می کنند، بسیار از آنها نیز مخلصانه زحمت می کشند، با مشاهده این واقعیت، برای یک جوان یا نوجوان سخت است که باور کند که همه آنها جهنمی هستند، ولی در بین شش میلیارد جمعیت دنیا که در حدود یک پنجم آنها مسلمان و درصد کمی از ایشان شیعه هستند تنها گروه اندکی به بهشت می روند چون تنها ایشان پیرو دین و مذهب حق هستند.
عامل دیگری که به خصوص این شبهه را در مغرب زمین تقویت کرده است، عامل اجتماعی است. در طول قرنهای متمادی جنگ ها و خونریزیهای زیادی در میان پیروان ادیان و مذاهب مختلف در گرفته است، و هنوز هم، با وجود این که، این همه اهل مغرب زمین ادعای تمدن می کنند و از سوی دیگر روحیه تساهل و تسامح و تولرانس در آنها تقویت شده، هنوز هم در گوشه و کنار همین مغرب زمین جنگهای مذهبی وجود دارد.
این عامل هم موجب شده است که بگویند بهتر است به این جنگها خاتمه دهیم و بگوییم هر دو مذهب درست می گویند. بعد از مذهب، نوبت به ادیان می رسد. همچنان که می دانید، جنگهای صلیبی جنگهای طولانی بین مسلمان ها و اروپایی ها بود که سالها طول کشید و موجب کشته شدن افراد زیاد و ویرانی های فراوانی شد. بسیاری از مردم از این جنگها خسته شدند و گفتند بهتر است بگوییم هم اسلام خوب است و هم مسیحیت.
عامل سوم این بود که بعد از اینکه مسلمانان از راه های مختلف در اروپا نفوذ کردند، مناطق زیادی از اروپا مسلمان شدند و در سایر کشورها نیز روز به روز اسلام رواج بیشتری یافت و گرایش بیشتری به اسلام پیدا شد. امروزه هم شرایط به همین صورت است.
هنگامی که گرایش مردم نسبت به اسلام شدت پیدا کرد، کلیسا به هراس افتاد که اگر این وضع ادامه پیدا کند، طولی نمی کشد که مسیحیت از صحنه روزگار محو خواهد شد. به ویژه این که مسلمانان در بحث ها و مناظرات از امتیازات خاصی برخوردار هستند. چون مطالب قوی و محکمی دارند در حالی که مسیحیان مطالب بسیار ضعیفی دارند و اعتقادات خاصشان سست و بی اساس است.
اگر بنا باشد در مورد مواضع هر دو دین بحث شود و بین آنها مقایسه انجام گیرد، اغلب مردم، اسلام را ترجیح خواهند داد. این مسأله موجب شد که شورای کلیسای برای حل مشکل ضعف مسیحیت در برابر اسلام به بحث و بررسی پرداخته و به طور رسمی اعلام کند که دین اسلام هم یک دین بزرگ و مورد احترام است. این مسأله را شورای کلیسای کاتولیک به طور رسمی از جانب پاپ اعلام کرد و در واقع بدین ترتیب مسیحیت را نجات داد تا مسیحیت هم به عنوان قرین و همتای آن باقی بماند.
البته طرفداران این نظریه از لحاظ افراط مراتب مختلفی دارند. بعضی از آنها می گویند: همه ادیان مانند هم است و هیچ تفاوتی بین آنها نیست؛ از این رو نمی توان ترجیحی برای یکی از ادیان قائل شد.
بعضی از آنها هم می گویند همه دینها خوب هستند؛ ولی ممکن است بعضی از آنها بر سایر ادیان ترجیح داشته باشد و اگر دینی از تمام جهات بر دیگر ادیان ترجیح نداشته باشد، می توان گفت این دین از جهت خاصی بر دین دیگر برتری دارد. در حالی که بعضی از آنها می گویند: هیچ دینی بر سایر ادیان ترجیحی ندارد؛ همه ادیان صراط مستقیم هستند و همه آنها به حقیقت می رسند. نام این گرایش «کثرت گرایی دینی» یا «پلورالیسم دینی» است.


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

شاهنامه صوتی هزینه بازسازی خانه | ویرا معماری هوش و حافظه قیمت برج خنک کننده فایبرگلاس - شها فرکتال هنر دلتنگي حجت الاسلام والمسلمین حسن عرفان رحمت الله علیه فیلم و آهنگ